Br!tney βυzzиιм
Posts : 94 Join date : 2011-10-22 Age : 31
| Subject: فـرهنــگ لغــات دانشجــویی 23/10/2011, 5:23 pm | |
| جزوه
وسیله ای که زیــر کتـری و فـرش، پشـت شیشـه هـای شکسـته و دیگـر گوشــه و کنـارهـای اتـاق دانشجو جماعت خصوصـاً سال بالایی ها به وفــور مشاهـده می شود. * کلکســیـونی از چنـد ورق به هــم ور شـده! *رفرنــس اســاتیـد تـازه کار! * گاهـی ایـن وسیــله میــان دانشجویـان مـؤنث و مذکـر مورد تـبــادل قـرار گرفتـه و مـوجب تـشکیـل پـروســه ای پـوچ به نام «عشـق» می شود. * بعـد از امتـحان از ابــزار مهـم شیشه پاک کــن ها و سبــزی فـروشان به شمـار می رود! * ابـزاری ضــروری جهــت ترسیـم کاریکاتــور اساتیـد در پـاورقی و حاشیه برای سـر نرفتــن حوصلـه در کلاس! * هسـتـه ی اصـلی بازیـافت کاغـذ در ایــران
عمـه خانــم
نگهــبـان مسـن خوابگاه خواهــران که همه بـه وی ارادت عجیـبی دارند! * دانشجوی دختــر و مجـرد سال هفتــم پزشـکی!! * عضـوی از هیئـت علمی دانـشگاه که خیـال بازنـشستگـی ندارد و هنـوز امور تحقیــقاتی انجـام می دهـد
سالن مطالعــه
اتـاقـکی در دانشکده که برای انجـام امـور مختلفی از جمله بلوتوث بـازی، میز گردهای تفننّـی، گفـت و شنــود درد دل هــای دوستـانه و از ایــن قبیــل پـروسیجـرها مـورد استفـاده ی دانشجویان قـرار می گیــرد. * مکانی که در عهـــد ایــران باستان، گاهاً مشاهده می شد که در آن اشخاصی به اعمــال ننگ آوری همچـون «درس خوانـدن» نیـز مشغولنــد! * مکـانی که معمـولاً نیـم ساعت قبل از شروع امتحـان در آن جای سوزن انـداختن نیـست
آبگرمــکن
وسیله ای کـه به منـظور حرارت بخـشی به آب بــه کـار می رود. * دستـگـاهی مثل آبسـرد کـن دانشــگاه! * یـکی از اجـزای موجـود در کــولر دانشـگاه
آبســردکـن
وسیلــه ای بــرای سـرد کردن مطلوب آب که اغـلب در تابستــان مورد استفاده قرار می گیرد. * دستگاهی شبـیـه به آبگرمـکن خوابگاه دانشجویی
تلفــن همــراه
متــاعی برای «کلاس گذاری» در مقــابل دوستــان و آشنایـان. هرچـند، به ایـن خـاطر کــه امـروزه هر ننه قمــری این متـاع را دارد، این کاربرد کاهش یافته است! * نوعـی دیکشــنـری و دایــرة المعــارف جیـبی. * دستگـاهی بـرای تـک زنـگ زدن بــرای این و آن بـا اهـداف مختـلف! * از ابــزار تـقــلب دانشـجویـان حـرفه ای! * محـلی بـرای نصـب سیـم کارت ایـرانســل
پـیامــک
نوعی پیغــام، که دانشجــو از طریق سیستم تلفن همــراه با این متــن که «فـردا صبح کلاس نــداریم» می فرستد و دو روز بعــد، نصف و نیـمه به دست مخاطب بیــچاره می رسد
کمیتــه انضباطی
عادلانـه تـرین دادگــاه موجـود در دانشـگاه منتـها بدون حضــور وکیــل مدافـع دانشجـو.*محلی که اگـر کسی برود، البتــه به زعـم مسـئولیـن دیگر مـوفــق به کار یـابی در آبــدارخـانه های دارقـوز آباد هم نخــواهد شد! * محلی که موظفــیم از آن وحـشت داشــته باشـیم چه خـاطی بـاشیم و چه نبـاشیـم. * محلی که نـویســنده ی ایـن مطلب به جرمی که بـر خودش نیـز پـوشیـده اسـت به زودی قرار است به آنجا بــرود
دختــر فراری
دانـشجـویی که بنـا بـر پـاره ای از مشکلات اجتمـاعی فرار را بر قرار در خـوابگـاه دانشجویی ترجیـح می دهـد! * دانشجـوی دختری که در بــه در دنبال گرفـتن انتـقـالی در دانشگاه دیگری است
فرجـــه
به یک هفته (حداقل!) قبل از شروع امتحــانـات تـرم گفته می شود که گاهیمسـئولین دانشگاه را تعطیل می کنند و گاهی نیـز خـود دانشجـویان به بهانــه ی درس خواندن. به طور کلی تاکنــون رؤیت نشده است که دانشجو جماعت در این زمان به دانشگاه بیایند! * فرصـتی منـاسب بـرای بـازگشـت خوابگاهی ها به شهر و دیـار خـود! * زمـانی بـرای شروع یلّلـی تلّلــی های دانشجویــان بـومــی
| |
|