عبود با كُت و شورت تو خونشون نشسته بوده. زنش ميپرسه: واسه چي تو خونه كت پوشيدي؟ ميگه: آخه شايد مهمون بياد! ميپرسه: پس چرا ديگه شورت پوشيدي؟! ميگه: خوب شايد هم نياد!
به تركه ميگن اندوهناكترين لحظه عمرت كي بود؟ميگه والا اون روز كه بم زلزله امده بود ما رفتيم كمك. يه بچه 12 ساله رو از زيرآوار در اوردم و اونو خاكش كردم. اين اندوهناكترين لحظه عمرم بود. بهش ميگن آخه چرا؟ميگه آخه بچه همش ميگفت ترك خر من زنده ام ولي من گوش نكردم !
تو اردبيل شبكه تلويزيونيشون داشته رازه بقا نشون مي داده كه دو تا كره خر مي زنند كه شير رو مي كشند همونوقت برنامه قطع ميشه و نشون مي ده ورزشكاران دلاوران نام آوران ...
يه بار يه خانم باردار جيشش نميومده ميره سونوگرافي معلوم ميشه نوزادش پتروس فداركاره !
يه روز يه غضنفر تو رود خانه داشته غرق مي شده كه يه خره نجاتش ميده بعد غضنفر به خره ميگه خدا از برادري كمت نكنه!
روز جاسم ميره دكتر مي گه من هر شب مسابقه فوتبال خرها را تو خواب ميبينم دكتر يه سري قرص براش مينويسه ميگه از امشب بخور.جاسم ميگه نميشه از فردا شب بخورم دكتره ميگه برا چي؟ مرده ميگه آخه امشب فينالشونه...
از غضنفر مي پرسن نظرت راجع به زندگي چيه ؟ ميگه دایره زندگی مربعی است که سه ضلع دارد: ايمان و تقوا !
غضنفر تو دستشويي نشسته بود يكدفعه عاروق ميزنه ميگه واي كه بر عكس نشستم!
اصفهاني موز ميخره تا يك هفته دستشويي نميره
غضنفر دل درد داشت رفت دکتر. دکتر يه ظرف کوچيک بهش داد و گفت: فردا تو اين مدفوعت رو بريز بيار. غضنفر فرداش با يه سطل پر عن رفت پيش دکتر...! دکتر گفت اين چيه...؟ چرا اينقدر زياد...؟ غضنفر گفت: آقاي دکتر، گفتم شايد تعارف ميکني!
غضنفر كيف سامسونت ميخره !! همه می فهمن غضنفر ه.اگه كفتيد از كجا مي فهمن غضنفر ه!! كيف رو گذاشته بوده تو زنبيل
يه دانشمند اردبيلي يه تيكه يخ گرفته بوده بالا، داشته خيلي متفكرانه بهش نگاه ميكرده. رفيقش ازش ميپرسه: چيرو نگاه ميكني؟ طرف ميگه: ازش آب ميچيكه ولي معلوم نيست كجاش سوراخه
تو جزيره آدمخورا يك بابايي ميره ساندويچ فروشي، يك ساندويچ مغز سفارش ميده. ساندويچيه ميگه: ميشه 2 تومن. مرده عصباني ميشه ميگه: يعني چي؟ مگه سَرِ گردنست؟! هفته پيش يك تومن بود! ساندويچيه ميگه: آخه اين مغز تهرونيه، بابا بالاخره يك كلاس خاص خودشو داره. مردك هم ساندويچش رو ميخوره و چيزي نميگه. هفته ديگه مياد دوباره يك ساندويچ مغز سفارش ميده، اين دفعه ساندويچيه ميگه:شد 10 تومن! يارو خيلي شاكي ميشه، ميگه: بابا چه خبرته؟! ساندويچيه ميگه: آخه عزيز من،اين دفعه مغز رشتيه، كلي قورمه سبزی داره به جان تو! باز طرف چيزي نميگه و پول و ميده و ساندويچش رو ميخوره. هفته بعد دوباره مياد و يك ساندويچ مغز سفارش ميده، اين دفعه ساندويچيه ميگه: ميشه 100 تومن! يارو ديگه پاك شاكي ميشه و ساندويچ رو ميكوبه رو ميز داد ميزنه: اين چه مسخره بازيه دراوردي؟! ساندوچيه ميگه:آخه عزيز من،اين يكي مغز تركه، بايد 100 تا كله بشكنيم تا ازش يك ساندويچ دربياد!!
غضنفر داشته راديو پيام گوش ميداده، گزارشگره ميگفته: راه بهارستان به امام حسين بستهاست، راه انقلاب هم به امام حسين بستهاست... غضنفر ميگه: باشه بابا بستس كه بستس، ديگه چرا هي به امام حسين قسم ميخوري؟
به ترکه ميگن بچت رو بيشتر دوست داري يا نون بربري رو. ميگه تورو خدا منو سر دوراهي نگذاريد!
غضنفر رو به جرم جعل اسكناس هفتاد توماني دستگير ميكنن.
غضنفر داشته شامپو رو بدون آب به كلش مي ماليده.ميگن چرا آب نمي ريزي رو كلت؟ميگه:آخه نوشته براي موهاي خشك
غضنفر خيلي خوابش مي اومده دو تا رخت خواب ميندازه
غضنفر ميره بقالي، ميگه: آقا نوشابه خانواده دارين؟ يارو ميگه: بعله. ميگه: به مجرد هم ميدين؟!!
غضنفر داشته زن مي گرفته، ازش مي پرسن: جشن عروسيت رو كجا مي گيري؟ مي گه: تو يك مدرسه! مي گن: آخه چرا مدرسه؟! غضنفر مي گه: آخه خـَيـلي كلاس داره!
ميدوني شباهت زن عاقل با دايناسور چيه؟ نسل هر دوتاشون منقرض شده
به غضنفر مي گن برو يه کيهان (روزنامه) بخر.ده دقيقه بعد با يه خر بر مي گرده! مي گن اين چيه رفتي گرفتي؟! مي گه کيهان نداشت همشهري گرفتم !!!
يه روز يه غضنفر رفته بود غازش رو بفروشه.يکي اومد گفت : خر چند؟! غضنفر گفت : اين که خر نيست بابا غازه!!! يارو گفت : کي با تو بود؟! با اين غازه بودم
قزوينيه ميره خونه يك ميليونره، دويست ميليون نقد ميدزده. بعد زنگ ميزنه خونه يارو ميگه: بچه رو بيارين پولارو ببرين!
جکستان بلوتوث کلیپ موبایل تازه جک جوک
يك گروه از محققين انسان شناسي داشتن روي تفاوت مغز نژادهاي مختلف انسان تحقيق ميكردند، اول مغز يك آمريكاييه رو باز ميكنند، ميبينند اي بابا اينا اينقدر با الكترونيك و كامپيوتر ور رفتن كه تو مغزشون پر شده از IC و مدارهاي الكترونيكي. خلاصه ميترسن دست به يك چيزي بزنند خراب شه، زود مغز يارو رو ميبندند. بعد مغز يك ژاپنيه رو باز ميكنند، ميبينند اي بابا اين وضعش از آمريكاييه هم خراب تره و مغزش شده پر از مداراي نوري و چيزاي عجيب غريب، خلاصه مغز اين رو هم جرات نميكنند دست بزنند. بعد جمجمه يك تركه رو باز ميكنند، ميبينند تو ش فقط يدونه سيم ازين ور جمجه رفته اونور. باخودشون ميگن: خوب ما اينو قطع ميكنيم، اگه دييدم خيلي ضايع شد، فوقش دوباره وصلش ميكنيم! خلاصه سيمه رو قطع ميكنند، يهو گوشاي تركه ميفته!
غضنفر زنگ ميزنه 118، ميگه: ببخشيد شماره تلفن من رو دارين؟! يارو ميگه: نه. غضنفر ميگه: پس من ميخونم يادداشت كنين!
غضنفر مجري مسابقه بيست سوالي ميشه، يارو ازش ميپرسه، جانداره؟ ميگه: نه. ميپرسه: تو جيب جا ميشه؟ غضنفر كلي فكر ميكنه، بعد ميگه: تو جيب جا ميشه اما اگه تو جيبت بريزي، جيبت ماستي ميشه!
غضنفر پسرش رو ميفرسته ژيمناستيك، بعد از يه مدتي ميبينه پسرش روز به روز جاي اينكه پيشرفت كنه هي داره پسرفت ميكنه. يك روز ميره سر جلسه تمرينشون ببينه چه خبره، ميبينه از بچش به عنوان خرك استفاده ميكنند!
غضنفر مرده شور بوده، بعد از يه مدتي ميگيرنش دهنش رو سرويس ميكنن. رفيقاش ميپرسن بابا مگه اين بيچاره چي كار كرده بود؟ ميگن: اين پدرسوخته سوالاي شب اول قبر رو تكثير كرده بود بين مردهها تقسيم ميكرد!
غضنفر سوار اتوبوس ميشه، ميره يك گوشه واميسته. راننده بهش ميگه: آقا اين همه صندلي خالي، چرا نميشيني؟ تركه ميگه: حالا صبر كن، دو دقيقه ديگه همين يك ذره جا هم پيدا نميشه!
غضنفر ساندويچفروشي داشته، يك روز يك بابايي مياد ميگه: قربون يك ساندویچ بده، فقط بي زحمت توش گوجه نگذار. غضنفر ميگه: آقا امروز اصلا گوجه نداريم، ميخواي خيارشور نگذارم؟!
غضنفر دوتا دزد ميگيره، زنگ ميزنه به 220!
از غضنفر ميپرسن آرزوت چيه؟ ميگه: كاشكي تبريز پايتخت بود! ميگن: چرا؟! ميگه: آخه اون وقت به ماميگفتن بچه تهرون
اردبيل زلزله مياد، غضنفر زنگ ميزنه مسئوليتش رو بر عهده ميگيره!
غضنفر كنار يه چاهي وايساده بوده، هي ميگفته: سيزده،..سيزده،..سيزده.. يكي از اونجا رد ميشده، ميپرسه: ببخشيد قربان، ميتونم بپرسم داريد چيكار ميكنيد؟ غضنفر يقه يارو رو ميگيره، پرتش ميكنه تو چاه، ميگه: چهارده،...چهارده،...چهارده!
به غضنفر ميگن: چند تا حيوون نام ببر كه پرواز كنه. ميگه: كبوتر، كلاغ، خر! بهش ميگن: بابا خر كه پرواز نميكنه! ميگه: بابا خره ديگه، يهو ديدي پرواز كرد!
آمريكاييه داشته تو رودخونه غرق ميشده، هي داد ميزده: help me, hellllp! غضنفر از اونجا رد ميشده ميگه: احمق جون اگه جاي كلاس زبان كلاس شنا رفته بودي الان غرق نميشدي!
غضنفر چراغ جادو پيدا ميكنه، دست ميكشه روش غولش در مياد ميگه: دو تا آرزو بكن. غضنفر ميگه: يه نوشابه خنك ميخوام كه هيچ وقت تموم نشه. غوله بهش ميده، غضنفر يكم ميخوره ميگه: به به! چقدر خنكه! يكي ديگه هم بده!
به لره ميگن: ببخشيد شما لريد؟ ميگه: نه پس انم با اين سبيل پهنم؟!
از غضنفر ميپرسن: بلدي پيانو بزني؟! ميگه: نه. ولي يه داداش دارم... اونم نه!
يك بابايي يه ماهي تو پاكت دستش بوده، رفيقش ميبيندش، ازش ميپرسه: جريان اين ماهيه چيه؟ ميگه: دارم براي شام ميبرمش خونه. ماهيه ميگه: مرسي من شام خوردم، منو ببر سينما!
به غضنفر ميگن چي شد ترك شدي؟! ميگه: والله من اولش كه ترك نبودم، تو بيمارستان با يه بچه ترك عوض شدم!
دو ديوانه با هم گفتگو ميكردند. اولي: اگر گفتي فرق كلاغ چيه؟ دومي: خوب معلومه! اين بالش از اون بالش مساوي تره!
احمق كسي است كه به همه چيز اطمينان كامل داشته باشد. مطمئني؟ صددرصد!
مرد: قسم ميخوري كه منو به خاطر پولهايم دوست نداري؟ زن: هزارتومن بده تا قسم بخورم!
زن و شوهري به سينما رفتند. در اواخر فيلم، زن، شوهرش را صدا زد و گفت: اين كسي كه بغل دست من نشسته از اول فيلم تا حالا خواب است. مرد با ناراحتي جواب داد: به درك كه خواب است. حالا چرا منو از خواب بيدار كردي؟
غضنفر ميخواسته گردو بشكنه، گردو رو ميگذاره زير پاش، با آجر ميزنه تو سرش!
غضنفر با زنش رفته بوده سينما، تو فيلم يهو يه گاوه شروع ميكنه دويدن طرف تماشاچيا. غضنفر يهو ميپره زير صندلي، زنش ميگه: بابا خجالت بكش! اين فيلمه. غضنفر ميگه: زن! من و تو ميدونيم فيلمه، گاوه كه نميدونه!
بازرس رفته بود شادگان تا از مدرسه عرب ها بازديد كنه. عبود رو صدا كرد و گفت: يك سوال مي پرسم تا سطح علمي تو رو بدونم.بگو ببينم كي درِ قلعه ي خيبر رو شكست؟ عبود ميزنه زير گريه و ميگه:آقا به خدا كار ما نيست.بازرس عصباني ميشه و ميره پيش معلم و موضوع رو تعريف ميكنه.معلمه که اسمش جاسم بوده ميگه:من فكر نكنم كار اون باشه آخه اون بچه ي خوبيه.بازرس كه كلافه شده بود ميره پيشه مدير و ههمه چي رو تعريف ميكنه.مدير خر هم ميگه:اشكالي نداره شما بگيد چقدر خرج داره خودم ميدم!!!
غضنفر ميره ساندويچي، ميگه: ببخشيد بندري داريد؟ يارو ميگه: بعله. غضنفر ميگه: پس قربون دستت، بگذار يك حالي بكنيم!
غضنفر ميره حموم، آب جوش بوده با نعلبكي دوش ميگيره
به غضنفر ميگن: با «لجن» جمله بساز. ميگه: نميدونم چرا همه بچهمحلها با من لجن؟
به غضنفر ميگن: با «لوستر» جمله بساز، ميگه: من 3 تا دختر دارم يكي از يكي لوستر
به غضنفر ميگن: با «مايلي كهن» جمله بساز، ميگه: مايلي كهنتو عوض كنم؟!
به غضنفر ميگن: با «ممه» جمله بساز. ميگه: گرممه
به غضنفر ميگن با ريلکس جمله بساز.ميگه:رفتيم باغ وحش با گوريل عکس گرفتيم